دسته : -مبانی و پیشینه نظری
فرمت فایل : word
حجم فایل : 191 KB
تعداد صفحات : 72
بازدیدها : 340
برچسبها : پروژه تحقیق مبانی نظری
مبلغ : 14000 تومان
خرید این فایلادبیات نظری پژوهش وپیشینه تعاریف ،اهمیت ومدل های مدیریت دانش
مشخصات محصول:
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
کاربردهای مطلب:
منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
قسمتهایی از مبانی نظری و پیشینه پژوهش:
مدیریت دانش
تاریخچه مدیریت دانش
2-2-2 انواع دانش
2 – 2 - 3 تعاریف
2 – 3 مدیریت دانش و تدوین دانش
2 - 4 اکتساب دانش
2 – 5 تسهیل و انتقال دانش :
2 – 6 کاربری دانش
2 – 7 ذخیره (انباشت) دانش
2 – 8 اهمیت مدیریت دانش
2 – 9 الزامات سیستمهای مدیریت دانش
2 - 10 سرمایه فکری چیست؟
2 - 11 رویکردها و روشهای اندازهگیری نامشهودها
2 – 12 سرمایه انسانی
2 - 13 اهدف مدیریت دانش
2 – 14 مدیریت دانش جدید
2 - 15 زنجیره اطلاعات
2 - 16 داده
2 - 17 اطلاعات
2 – 18 نقش فن آوری اطلاعات
2 - 19 دانش
2 – 20 مدیریت داده، مدیریت اطلاعات و مدیریت دانش:
2 – 20 – 1 مدیریت داده:
2-20-2 مدیریت اطلاعات:
2 - 21 فرایندها در مدیریت دانش:
2 - 22 عناصر اساسی مدیریت دانش
2 – 23 نقش دانش در مدیریت دانش:
2 – 24 نقش مدیریت در مدیریت دانش:
2 – 25 نقش تكنولوژی اطلاعات در مدیریت دانش:
2 - 26 تأثیر فرهنگ سازمانی بر پیاده سازی مدیریت دانش:
2 - 27 مدلهای مدیریت دانش
مدل براد هویت
مدل نوناکا و تاکه اوچی
مدل یکپارچه تولید دانش
مدل شش بعدی مدیریت دانش
مدل چرخه عمر دانش
مدل مفهومی مدیریت دانش
2 – 28 تولید دانش:
2 - 29 انتقال دانش:
2 - 30 فناوری اطلاعات
کاربردهای فناوری اطلاعات
2 – 31 فرهنگ سازمانی
دیدگاه رابینز
دیدگاه اندرو دوبرین
دیدگاه گرین برگ و بارون
الگوی هفت گانه گردن
2 - 38 سابقه تحقیقات
2 – 38 - 1 پیشینه داخلی:
2-38-2 پیشینه خارجی
فهرست منابع فارسی:
فهرست منابع غیرفارسی:
مدیریت دانش
تاریخچه مدیریت دانش
تعداد زیادی از تئوریسینهای مدیریت دانش تكامل بحث مدیریت دانش را به عهده داشتند و توزیع نمودهاند كه در میان آنان برجستگانی همچون پیتر دراكه، پاول استرلوس و پیتر سنگه از آمریكا را میتوان نام برد. دراكه و استرلوس من بیشتر در زمینه اهمیت ارتقا اطلاعات و دانش ساده به عنوان منابع سازمانی، و آقای سنگه با تمركز بر روی سازمانهای یاد گیرنده ابعاد فرهنگی مدیریت دانش را بوجود آوردهاند.
تعداد دیگری از دانشمندان وابسته به نشریه تجارت هاروارد[1] حقایق دیگری از مدیریت دانش را آشكار میكند. در حقیقت دانشمند معروف آقای لئونارد بارتون توانست موردكاری قابل توجهی را از شركت استیل چاپارل ارائه دهد، شركتی كه راهبردهای موثری را در زمینه مدیریت دانش تا اواسط دهه 1970 مورد بررسی و تحقیقات مقاله شده و مستندات خود را با عناوین بهار زیبا از دانش و ساختن منابع نوآوری در مجله ذكر شده به چاپ رسانید.
در اواسط سال 1980 اهمیت دانش به عنوان دارایی رقابت در بین سازمانها مشهور گردید. و این در حالی بود كه علم اقتصاد كلاسیك هنوز در رابطه با روشها و متدهای مدیریت آن دارای نقصان بود و هنوز برای برخی از سازمانها، این غفلت وجود دارد.
فناوری كامپیوتر باعث شده اطلاعات با سنگینی و فراوانی آغاز به كار كند كه این امر تنوع قابل توجهی در محدوده كامپیوتر ایجاد میكند و بدین ترتیب این فناوری خود قسمتی از راه حل مورد نظر برای شكلگیری مدیریت دانش گردید. سیستم مدیریت دانش به عنوان یك وسیله پیش منظور كه توسط راب اكسین و دان مك كداكن مطرح گردید.
نهایتا مثال برجسته طراحی وب در طول یك دهه به مسیر شكلگیری مدیریت دانش كمك نمود. در سال 1980 توسعه سیستمهای مدیریت دانش بوجود آمدند كه با استفاده كارهای انجام شده در زمینه هوش مصنوعی و سیستمهای هوشمند باعث شدند تا مفاهیم تازهای به عنوان دانش اكتسابی[2]، مهندسی دانش[3]، سیستمهای بر پایه دانش[4] و هستی شناسی بر پایه كامپیوتر به جهان عرضه شود.
در سال 1991 و برای اولین بار مطالبی درباره مدیریت دانش در مراكز انتشاراتی مشهور به چاپ رسید. شاید بتوان گفت كه وسیعترین كار تحقیقاتی در زمینه مدیریت دانش تا امروز در سال 1995 توسط آقایان كوجیه و نافوكا، هیروتاكاتاكی شی در سازمان خلق دانش بنام "چگونه شركتهای ژاپنی نوآوری و پویایی را به وجود میآورند؟" صورت پذیرفته است (عطافر، 1385).
دانش نخستین منبع راهبردی برای شركتها در قرن 21 است. پژوهشگران و متخصصان تلاش میكنند دریابند، چگونه منابع دانش به صورت موثری گردآوری و مدیریت شود تا بتوان به عنوان مزیتی رقابتی از آن استفاده كرد. بنابراین قبل از اقدام به مبادرت بر اجرای طرحهای مدیریت دانش، سازمانها نیازمند ارزیابی زیر سیستمهای سازمانی و منابع موجود خود هستند تا مهمترین و بهترین راهبرد مدیریت دانش را برای خود شناسایی كنند.
مدیریت دانش امر جدیدی نیست، تمدنهای بشری از نسلی به نسل دیگر اقدام به نگهداری و انتقال دانش، برای درك گذشته و پیش بینی آینده، مینمودند. در محیطهای تجاری پیچیده و پویای امروزی تشنگی برای دانش، روز به روز دامنه و عمق گستردهتری می یابد. دانشی كه به شدت در حال تغییر و در بیرون از سازمانها در حال انتشار است. فناوری اطلاعات و اینترنت نیز چالشهای جدیدی را در خلق، نگهداری و مدیریت دانش به وجود آورده است.
در دهههای 80 و 90 فلسفه ها، رویكردها و روششناسیهای بهبود تجارت به طور مداوم توسعه یافت. این توسعه و پیشرفت ناشی از تركیب فعالیتهای تجاری و نظریه های علمی در دهههای اخیر است. مباحثی از قبیل یادگیری سازمانی، سازمانهای یاد گیرنده، مدیریت كیفیت جامع، مهندسی مجدد، فرآیند تجارت و ... مثالهایی از این رویكردهای جدید میباشد. بررسی نوشتهها نشان میدهد كه مباحث مربوط به اقتصاد، سرمایه فكری، رویكردهای مهندسی (نظامهای تولید صنعتی انعطاف پذیر)، رسانههای دانش، رایانه، مطالعات سازمانی (مردم شناسی و جامعه شناسی) معرفت شناسی (شامل یادگیری، شناخت موقعیتی و روانشناسی شناختی)، جنبههای مربوط به هوش مصنوعی، مباحث مربوط به منابع انسانی و....در این حوزه مطرح شده است (عباسی ، 1386).
برای بسیاری مدیریت دانش تنها به عنوان کلمهای که دنیا را تکان داده است و به عنوان مفهومی زود گذر که به زودی از بین خواهد رفت شناخته شده است. با این حال، ارزش واقعی مدیریت دانش وقتی شروع شد و به سراسر بخش صنعت توسعه یافت مردم به توان آن آگاه شدند و برخی از بدبینی اولیه پایان یافت. با وجود این، هنوز هم به یک اجماع در مورد KM1 به معنی خاص وجود ندارد. این را باید به عنوان شواهدی از غنای مفهوم و نه یک مشکل دید، آن را به عنوان تقویت پتانسیل و به عنوان یک عامل حمل و نقلی در داخل و در سراسر سازمانهای کسب و کار دانست (Fateh, A et al,2009).
2-2-2 انواع دانش
چهار نوع دانش مشخص شده است:
از سوی دیگر دانش را به دو نوع ضمنی و صریح تصور میكنند. دانش ضمنی معمولا در قلمرو دانش شخصی، شناختی و تجربی قرار میگیرد. در حالیكه دانش صریح بیشتر به دانشی اطلاق میگردد كه جنبه عینیتر، عقلانیتر و فنیتر دارد (دادهها، خط مشیها، روشها، نرم افزارها، اسناد و ...).
دانش صریح به طور معمول هم به خوبی قابل ثبت و هم قابل دسترسی است. پولانی در تمایز گذاری میان دو نوع دانش میگوید كه بیان كردن دانش ضمنی با واژهها دشوار است. فن آوری اطلاعات به طور سنتی روی استفاده از دانش صریح متمركز شده است. با این حال سازمانها اكنون دریافتهاند كه برای انجام موثر كارهایشان نیازمند یكپارچه كردن هر دو نوع دانش هستند. از این رو در حال ایجاد روشهای حاضر به منظور تبدیل دانش ضمنی به دانش صریح هستند كه میتواند تدوین شود و بنابراین دیگران میتوانند آن را ثبت و ذخیره نمایند و اینست هدف مدیریت دانش، تبدیل دانش ضمنی به دانش صریح و انتشار موثر آن، این مفهوم قدرتمند به ایجاد روشها، ابزارها و كاربردهای مدیریت دانش كمك كرده است (امانتی:1381).
داونپورت: دانش را مخلوطی از قاب تجربه، ارزشها، اطلاعات متنی و بینش متخصصان میداند که یک چارچوب برای ارزیابی و ترکیب تجربیات و اطلاعات جدید است.
دانش سرچشمه است و در ذهن افراد به کار میرود، در حالی که در سازمان میتوان آن را در روالها، پروسهها، شیوهها و هنجارها تعبیه شده است. سازمانها را به طور فعال قادر میسازد عملکرد، حل مسئله، تصمیمگیری، یادگیری و آموزش با یکپارچه سازی ایدهها، تجربه، بینش و شهود، و مهارت، به ایجاد ارزش برای کارکنان، سازمان، مشتریان خود، و سهامداران مورد بررسی قرار دهد.
دانش را میتوان به دو نوع عیان و نهان تقسیم کرد. خبرگان، موضوع خاص و همچنین مهارتهای شناختی که شامل الگوهای اندیشه و مفاهیم، اعتقادات، موسسه و مدلهای ذهنی، نگهداری دانش ضمنی است. دانش صریح منطقی است و شامل رویکردهای نظری، حل مشکل، راهنما، و پایگاه دادهها میباشد. مدیریت دانش نیز به عنوان یک اصل نظاممند، هدف گرا و استفاده از اقدامات لازم برای هدایت و کنترل داراییهای ملموس و غیرملموس دانش سازمان، با هدف استفاده از دانش موجود در داخل و خارج، سازمانها را به ایجاد دانش جدید، و تولید ارزش، نوآوری و بهبود آن قادر میسازد (Jafari et al, 2007) .
2 – 2 - 3 تعاریف
قبل از پرداختن به مفهوم مدیریت دانش ضرورت دارد که تعریفی از واژه «دانش» ارائه شود. طبق تعریف داون پورت و پراساک (1998): «دانش به معنای جریان پیچیدهای از تجربیات ساخت یافته، ارزشها، اطلاعات زمینهای و بینش کارشناسی است که چارچوبی را برای ارزشیابی و تلفیق تجارب و اطلاعات جدید فراهم میکند که از تفکر افراد نشات میگیرد». در سازمانها، دانش را نه تنها در اسناد و منابع بلکه در کارهای روزمره سازمانی، فرایندها، عملکرد و هنجارهای سازمان میتوان یافت. فرایند مدیریت دانش از 4 بخش اصلی تشکیل شده است. در مرحله اول باید دانش موجود در سطح سازمان و منابع آن (اعم از دانش صریح و ضمنی نزد افراد، بانکهای اطلاعاتی، مستندات و....) مورد شناسایی واقع شده و سپس اخذ و کسب و به صورت مناسبی ذخیره شود. برای اینکه دانش با ارزش شده و به هم افزایی و زایش مجدد دانش منجر شود، باید دانش موجود نزد افراد به اشتراک گذاشته شده و تسهیم شود. پس از طی این مراحل اکنون باید از دانش کسب شده در جهت اهداف عالیه سازمان استفاده کرد، زیرا در غیر این صورت تمامی تلاشهای انجام گرفته، بیسرانجام خواهد ماند. خلق دانش شامل ورود اطلاعات جدید به سیستم و حاصل به اشتراک گذاری و تسهیم دانش نزد افراد است. قبل از اینکه بتوان دانش را کنترل و مدیریت کرد، باید آن را ایجاد و در یک سازمان به کار برد. فرایند خلق دانش مستلزم تعامل، مشارکت و درگیری افراد با تکنولوژی اطلاعات است (ادب، 1386).
در مجموع تعریف واحدی از مدیریت دانش بین صاحبنظران وجود ندارد. در زیر به یکی از این تعاریف اشاره میشود:
[1] Harvard business Review
[2] knowledge acquisition
[3] knowledge engineering
[4] Base system knowledge
1 Knowledge Managmanet
خرید و دانلود آنی فایل