دسته : روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل : word
حجم فایل : 20 KB
تعداد صفحات : 31
بازدیدها : 191
برچسبها : انسان شناسی بومی
مبلغ : 4500 تومان
خرید این فایلمعرفی و بخشهایی از متن مقاله با عنوان بررسی انسان شناسی بومی
در این مقاله به دنبال طرح مجدد نقدهایی که بر مردم نگاری، بالاخص در دهه های اخیر و با انتقادات نحله های پست مدرن بر مردم نگاری مطرح شده، نیستیم. این نقدها عمدتا در سنت انسان شناسی غربی بوده و معطوف به پیامدهای رابطه انسان شناس غربی با یک موضوع بومی و تاثیر این رابطه بر نتایج تحقیق و بازنمایی و بازتابندگی موقعیت محقق غربی و رابطه آن با محیط خودش و محیط بومی بر نتایج تحقیق است. البته ایده اصلی در این قسمت نیز طرح چنین مباحثی است، اما نه در مورد انسان شناس غربی، بلکه در مورد انسان شناس بومی. چون فکر می کنیم این بخش از مناقشات روش شناختی و فراتحلیلی در انسان شناسی به دلیل آنکه عموما تا به حال انسان شناسان غربی مدنظر بوده اند، از قلم افتاده و بی توجه مانده اند. به عبارت دیگر بحث بر سر محدودیت های موجود در پارادایم روش شناسی انسان شناسی برای انسان شناسان بومی و موضوعات بومی شان است. قبل از شرح این مساله بهتر است به ویژگی های کلی پارادایم روش انسان شناسی بپردازیم.
پارادایم روش انسان شناختی استفاده از مفهوم پارادایم، و طرح روش شناسی انسان شناختی به عنوان یک پارادایم در این مباحث کارایی بسیار مناسبی دارد. از منظر توماس کوهن، هر علمی در مرحله عادی، تحت تاثیر یک پارادایم هدایت می شود. پارادایم معیارهای کار و پژوهش مجاز را در درون علمی که ناظر و هادی آنست، تعیین می کند و فعالیت های دانشمندان عادی را که سرگرم گشودن و حل معما هستند، هماهنگ و هدایت می کند. هر پارادایمی دارای ویژگی های خاصی است. یک پارادایم قوانین و مفروضات تئوریک مصرحه ای، و همچنین شیوه های مقبول و مرسوم تطبیق قوانین بنیادین به چند وضعیت گوناگون را دارد. از سوی دیگر هر پارادایم حاوی اصول بسیار کلی ما بعدالطبیعی است که پژوهشهای درون پارادایم را هدایت می کند، و همچنین دارای قابلیت های توجیهات روش شناختی برای حل مسائل می باشد. در هر پارادایمی چهار عنصر را می توان دسته بندی کرد: سرمشق های اصلی، تصویری که از موضوع در آن وجود دارد، روش ها و تکنیک ها، و نظریات و چشم اندازهای نظری. بر این مبنا هر علمی موضوع شناسی و روش شناسی متناسب با آن را در بطن خودش دارد. به همین دلیل هم در تمایزات علوم، عده ای از متفکران بر مباحث روشی به عنوان عامل اصلی تاکید دارند. چرا که روش شناسی ها در صورت بندی یک علم بسیار مهم اند و "هر چشم انداز روش شناختی شیوه خاصی از نگاه کردن و تاثیر بر جامعه را نشان می دهد. روش ها نمی توانند ابزارهای خنثایی باشند، زیرا مشخص می کنند که موضوع بررسی چگونه بصورت نمادین ساخته می شود و یک محقق در برابر داده ها چه تعریف خاصی از خود را بر می گزیند". تاریخ رشته انسان شناسی به جهت تکوین این علم و موضوع آن و تحولاتش، یک پاردایم روش شناختی خاص خودش را شکل داده، که این پارادایم در سرمشق های اصلی برای روش شناسی و نوع تعریف موضوع و رابطه محقق و موضوع و در نهایت پروبلماتیک های خاص این عناصر تبلور یافته است. ....
در این قسمت به نوعی به طرح یک روش شناسی که فکر می کنم برای خودم و انسان شناسان بومی می تواند مفید باشد، می پردازم. شاید در روش های متداول انسان شناسی بحث گفتگو اهمیت خاصی داشته باشد و حتی طرح نوعی اتنوگرافی دیالوگی در راستای اهمیت دیالوگ در روش شناسی انسان شناختی باشد. اما درکی که در این حیطه از دیالوگ وجود دارد، مبتنی بر پارادایم روش شناسی رایج است. دیالوگی که در نهایت می خواهد صدای بومیان را نیز در کنار صدای محقق قرار دهد و در بهترین حالت به صدای آنها برجستگی بدهد. اما مهم در همان تمایز ساختاری میان بومی و محقق غریبه ممتاز است. در اینجا من می خواهم درکی از دیالوگ و روش شناسی دیالوگی و خویشتن نگری انتقادی را مطرح کنم که به تعبیر فوکویی در نهایت به نوعی تبارشناسی خود ختم می شود. هدف، دیالوگ با بومی غریبه نیست، بلکه دیالوگ با خویشتن آشنا برای تبارشناسی خود و خودآگاهی به ناخودآگاه فرهنگی خود محقق و آنچه که می توان آنرا دانش ضمنی و آگاهی عملکردی دانست، می باشد. ...
خرید و دانلود آنی فایل